ممیّز

«زاغ‌بانگی می‌کنم چون بلبل‌آواییم نیست»

ممیّز

«زاغ‌بانگی می‌کنم چون بلبل‌آواییم نیست»

شنبه, ۶ بهمن ۱۳۹۷، ۰۵:۳۰ ب.ظ

نزدیک می‌شم دور می‌شم.

مرحله اوّل رو داده‌م. نشسته‌م و به تست‌های غلطم فکر می‌کنم. یه چیزی تو سرم می‌کوبه که قبول نمی‌شی. 

از طرفی وقت ندارم.

آدم همیشه وقت نداره برای فکر و خیال کردن. من الآن نمی‌تونم به قبول نشدن فکر کنم. مسخره‌ست فکر کنم. 

من قول می‌دم این فکر رو کنترل کنم. جمعش کنم.

من می‌خوام برای مرحله دو آماده شم. من برام مهم نیست مرحله یک قبول می‌شم یا نه.

من جوری با ماجرا برخورد خواهم کرد که انگار متغیرهای مستقلی هستن.

من فکر نخواهم کرد. من خواهم دوید. 

من فکر نخواهم کرد.

فکر نخواهم کرد.

به قبول شدن یا نشدن مرحله یک فکر نخواهم کرد.

کس دیگه‌ای الآن نمی‌تونه این کار رو برام بکنه. خودم باید بتونم.

خودم باید بتونم که بهش فکر نکنم.

خودم باید بتونم که فقط بدوم.

فقط فکر نکنم.

که بدوم.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۱۱/۰۶
سا را

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی